چهار سال و چهار ماهگیت مبارک
نازنین زهرای ما دیروز چهار سال و چهار ماهه شد. ما هم بخاطر اینکه یه کمی شادش کنیم و چون شروع ماه ربیع الاول بود تصمیم گرفتیم توی خونه واسه نازنین زهرا جونم جشن بگیریم. داداشی هم حسابی خوشحال بود و شادی میکرد یه دفعه شیطونی ها ی داداشی داشت گل میکرد و یه فکرایی داشت به سرش میومد دیگه هر چی شمع روشن میکردیم بلافاصله داداشی خاموش میکرد داداشی و از صفحه حذف کردیم اما دیدیم نازنین خانم هم داره شیطونی میکنه و دستش داره میره بطرف کیک نازنین خانم بدون اینکه به روی خودش بیاره کیک میخورد ما هم الکی مثلا نمیفهمیم خلاصه که جشن و پایکوبی و قطع کردیم و گفتیم نا...
نویسنده :
زهره
10:09